مشکلات در تمامی جوامع به خصوص در بخش اقتصاد باعث شده تا کسب و کارهای نوپا، هنگام ظهور با آن ها مواجه بشوند. مشکلات استارت آپ ها به دو بخش داخلی و محیطی تقسیم بندی می شوند. در ادامه هر کدام را به صورت کامل توضیح می دهیم و بیان میکنیم که اصلی ترین دلایل شکست استارت آپ ها چیست؟
جهان امروز جهان شکل گیری، استارت آپ ها است. استارت آپ ها، کسب و کارهای نو ظهوری که هرروزه در گوشه گوشه جهان شکل می گیرند و محصولات خود را عرضه می کنند. اما به نظر شما چند درصد از این کسب و کارهای نوپا می توانند از مراحل اولیه رشد عبور کنند و در بازار رقابتی خود را تثبیت کنند؟ در حقیقت تعداد استارت آپ هایی که در طی مسیر با شکست روبرو می شوند بسیار زیاد است. بر اساس آمار نرخ شکست استارت آپ ها در 5 سال اول 50% و در 10 سال اول 70% می باشد. به نظر شما اصلی ترین دلایل شکست استارت آپ ها چیست؟ چه عواملی مشکلات استارت آپ ها را زیادتر می کند؟
گاهی اوقات افرادی که کسب و کار جدیدی راه اندازی می کنند، هرگز فکر نمی کنند که در آغازین مراحل رشد هستند و ممکن است موانع زیادی مسیر پیش روی آن ها را سخت تر کند. شکست در حقیقت نوعی فرصت برای آموزش و یادگیری است، اما می توان با تدوین و طرح برنامه درست پیامدهای شکست را کاهش داده و یا حتی از وقوع آن جلوگیری کرد. ما در این مقاله تلاش داریم رایج ترین خطرات و دلایل اصلی شکست استارت آپ ها را برای شما بیان نماییم تا بتوانید متناسب با این مشکلات راه درستی را به منظور رفع آن ها اتخاذ نمایید و از شکست استارت آپ خود جلوگیری کنید، پس تا پایان مقاله همراه ایکاد باشید.
مشکلات استارت آپ ها:
مشکلات ریز و درشت در تمامی جوامع به خصوص در بخش اقتصاد باعث شده تا کسب و کارهای نوپا، هنگام ظهور با آن ها مواجه بشوند. مشکلات استارت آپ ها به دو بخش داخلی و محیطی تقسیم بندی می شوند که در ادامه هر کدام را به صورت کامل توضیح می دهیم و بیان می کنیم که اصلی ترین دلایل شکست استارت آپ ها چیست و از چه عواملی نشات می گیرد:
مشکلات محیطی:
مشکلات محیطی در حقیقت عوامل غیر قابل کنترلی هستند که اکثرا خارج از محیط های استارت آپ بروز پیدا می کنند و غالبا استارت آپ ها به تنهایی قادر به رفع این مشکلات نیستند. مهم ترین مشکلات استارت آپ ها مربوط به تامین مالی و سرمایه گذاری است. نقص در زنجیره تامین مالی طرح های نوآور و شرکت های نوظهور، نوپا بودن نهادهای مسئول در نظام مالی کشور، نبود زمینه های حقوقی برای سرمایه گذاری های پر ریسک و عدم توجه به جنبه های اقتصادی در زمینه استارت آپ ها، باعث عدم ورود جدی افراد به حوزه سرمایه گذاری استارت آپ ها شده است.
همچنین عدم پایداری مدیریت نهادهای دولتی موجب کاهش احتمال موفقیت در برنامه های بلند مدت شده است. چالش های حقوقی من جمله حقوق مالکیت فکری و مسائل مربط به معافیت های مالیاتی، تورم بالا و پیچیدگی در مقررات کسب و کار باعث می شود تا کارآفرینان بجای تمرکز بر فعالیت خود بیشتر درگیر مالیات و مسائل بیمه ای بشوند.
انواع مشکلات محیطی:
منابع انسانی یکی دیگر از عوامل کلیدی تاثیر گذار بر موفقیت بخش های مختلف اقتصادی و کسب و کارها است. کمبود نیروهای انسانی متخصص و ماهر و نهاد پشتیبانی برای ارائه خدمات فنی و مشاوره در زمینه استارت آپ ها از دیگر مشکلاتی که استارت آپ ها با آن دست و پنجه نرم می کنند.
ضعف دولت در سیاست گذاری باعث شده که توزان رویه های سنتی و استارت آپ ها به هم بخورد. علی رغم تلاش ها و اقدامات ارزشمند دولت در زمینه سیاست گذاری، همچنان استارت آپ ها با چالش سیاست گذاری روبرو هستند.
مسائل فرهنگی و اجتماعی از دیگر مواردی است که به عنوان مشکلات استارت آپ ها مطرح می شود. خرید و فروش در فضای مجازی مستلزم وجود اعتماد عموم به فضای این نوع از کسب و کارها است. ترس از شکست و ریسک پذیری پایین، مخارج بالای زندگی، نگاه نا صحیح جامعه به افراد شکست خورده باعث کاهش گرایش افراد به سمت کار آفرینی و استارت آپ شده است. این درحالی است که کشور ما شرایط متفاوتی در زمینه نیروهای جوان تحصیلکرده و مستعد دارد و می تواند با تشویق این افراد به سمت کار آفرینی تحول عظیمی در بخش اقتصادی خود بوجود بیاورد.
مشکلات زیر ساخت ها:
زیر ساخت های فنی نیز از دیگر مشکلات استارت آپ ها است. کیفیت پایین زیر ساخت های ارتباطی و اطلاعاتی مانند سرعت اینترنت و پهنای باند و بالا بودن قیمت خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور، زیر ساخت های نامناسبی را برای بهره برداری از فناوری های جدید ایجاد کرده است. همچنین تحلیل داده های حجیم و ارتباطات سیار از جمله عواملی است که باعث دشواری در دستیابی استارت آپ ها به زیر ساخت های فنی می شود.
مشکلات داخلی
مشکلات داخلی عوامل قابل کنترلی هستند که توسط خود استارت آپ ها قابل رفع هستند. این مشکلات غالبا حول مسائلی مانند بازاریابی و مدیریت راهبردی قرار دارند. تبلیغات و بازاریابی نامناسب، عدم شناخت نیازهای مشتریان، عدم تناسب محصول و بازار و دیگر مواردی که در ادامه بیان خواهند شد، از مهم ترین عوامل شکست استارت آپ ها می باشد.
دلایل اصلی شکست استارت آپ ها چیست؟
چالش ها و مشکلات داخلی و محیطی می توانند هرکدام بصورت جداگانه و یا همزمان منجر به شکست استارت آپ ها بشوند. اما بنیان گذاران و رهبران می توانند با شناخت این عوامل نرخ شکست خود را کاهش داده و یا حتی به صفر برسانند.
از عوامل و دلایل اصلی که منجر به شکست استارت آپ ها می شوند می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
محصول در بازار خواهان ندارد.
با اطمینان می توان گفت یکی از اصلی ترین عواملی که نرخ شکست استارت آپ ها را بالا می برد ارائه خدماتی است که در بازار خواهان ندارد. آنچه که ما غالبا در صحنه های راه اندازی استارت آپ ها می بینیم، شرکت هایی هستند که معتقدند اختراع آن ها به قدری جذاب است که بازار آن را تقاضا می کند. اما حقیقتا در بازار چیزی غیر از آن اتفاق می افتد و بعد از طی کردن زمان کوتاهی متوجه خواهند شد که محصول تولیدیشان برای کسی قابل استفاده نیست.
پس لازم است تا شرکت ها قبل از سرمایه گذاری و راه اندازی، محصول خود را بصورت آزمایشی وارد بازار کنند تا میزان شکست و خطر رد بازار را تا میزان قابل توجهی کاهش بدهند.
بنیان گذار و یا تیم مهارت لازم برای تجارت را ندارند.
بسیاری از بنیان گذاران نمی تواند آنچه را که برای راه اندازی کسب و کار لازم است، انجام بدهند. آن ها باید علاوه بر تخصص در حرفه ی خود، باید در صنایعی متمرکز بشوند که با مهارت ها و سوابق تحصیلی آن ها مرتبط باشد. همچنین مهارت های بنیان گذاران نیز باید با مهارت تیم کاری خود کامل تر بشود. همیشه در تیم کاری کسی هست که در فروش خوب، کسی در مدیریت و دفترداری و شخصی دیگر در بازاریابی و معرفی محصول قوی تر است.
اگر شما به عنوان بنیان گذار مهارت و توانایی لازم را برای راه اندازی استارت آپ خود ندارید، باید ابتدا نیازها بازار را شناسایی کنید و با مطالعه علوم نظری و علمی پا در عرصه کارآفرینی مدرن بگذارید و تلاش کنید کم بود مهارت های خود را با استخدام تیم حرفه ای زبده جبران نمایید.
سوزاندن پول نقد برای امور غیر ضروری.
آمار ها نشان می دهد که 30% از استارت آپ ها به دلیل اتمام نقدینگی با شکست مواجه می شوند. تلاش کنید در آغازین مراحل استارت آپ خود فقط برای موارد ضروری هزینه نمایید و از اسراف در هزینه های شرکت جلوگیری کنید. زمانی که برای اقدامی می خواهید هزینه ای پرداخت کنید از خود بپرسید آیا این موضوع یا این خرید ضروری است یا خیر.
پس در ابتدای راه اندازی استارت آپ به فکر مدیریت امور مالی و استفاده بهینه از نقدینگی در دسترس باشید، در غیر این صورت منتظر باشید تا برای رفع مشکلات مالی شرکت از فروش دارایی های شرکت مایه بگذارید.
انتقاد از نمونه های اولیه.
بسیاری از بنیان گذاران تا زمان آماده سازی و ورود محصول به بازار اجازه نمی دهند که دیگران نمونه های اولیه محصولات آن ها را ببینند. عدم دریافت بازخورد از مشتریان و مصرف کنندگان احتمالی معمولا برای یک استارت آپ کشنده است. از این که ایده شخصی شما دزدیده بشود و یا اولین بار دیده نشود واهمه نداشته باشید. پس ابتدا چند نمونه اولیه تهیه نمایید و بازخورد آن ها را در بازار آزمایش کنید. محصولات شما باید در یک حلقه بهبود و یادگیری قرار بگیرند تا بتوانند احساس نیاز را در مشتریان خود ایجاد کنند.
بازار آمادگی دریافت محصول را ندارد.
برخی از شرکت ها محصولات خود را زمانی به بازار عرضه می کنند که هنوز عرضه و تقاضایی برای آن محصول شکل نگرفته است. برخی از دیگر شرکت ها نیز انقدر دیر شروع به کار می کنند که بازار اشباع شده و مشتریان خود را از دست داده اتد. بهترین زمان برای عرضه محصولات زمانی است، که درک کنید چه زمانی اگر محصول به بازار وارد شود، متقاضیان آن زیاد است.
تیم ضعیف، رهبر ضعیف
قاتل بالفطره یک استارت آپ، رهبری است که نمی تواند افرادی با استعداد و متعهد برای شرکت خود استخدام نماید. در هر مرحله وجود یک رهبر خوب با ویژگی های کاریزما و سوابق درخشان می تواند یک چشم انداز جذاب برای شرکت و آینده آن ایجاد کند. همچنین استخدام کارمندان متعهد بجای استعدادهای برتری که خیلی زود با پیشنهادهای بعدی پرواز می کنند از دیگر امور مهم و تاثیر گذار بر موفقیت یک استارت آپ است. کارمندان متعهد به بنیان گذاران کمک می کند تا چشم انداز خود را تحقق ببخشند.
عدم تعلق خاطر به بازاری که محصول به آن ورود می کند.
برای اینکه بتوانید یک بنیان گذار موفق باشید باید حدود 60 الی 90 ساعت در هفته را با دریافتی بسیار کم فعالیت کنید. اگر خود شما 100% معتقد نباشید که نمی توانید مشتریان بالقوه را به خریدار تبدیل کنید مطمئن باشید که نمی توانید در استارت آپ خود موفق عمل کنید. پس لازمه موفقیت در استارت آپ این است که بتوانید محصول خود را در راستای حل مشکلی که صادقانه برای شما اهمیت دارد، تولید کرده و یا حتی تغییر دهید.
ناتوانی در جذب سرمایه و سرمایه گذار!
شما باید به عنوان بنیان گذار آمادگی رد شدن توسط سرمایه گذار را داشته باشید. پس تعجب نکنید اگر درخواست سرمایه گذاری شما مورد قبول واقع نشود. گاهی اوقات روند جستجوی سرمایه گذار بسیار زمان بر است پس دلسرد و نا امید نشوید. جمع آوری کمک های مالی در یک محیط استارت آپی چیزی حدود 6 ماه زمان می برد. پس یک کمیته یا گروهی تشکیل دهید و حداقل دو نفر را مسئول جمع آوری کمک های مالی بکنید.
بازاریابی و یا فروش ضعیفی!
سر و صدا و دیده شدن بقدری در دیده شدن محصول مهم است، که کیفیت به آن اندازه موثر نیست. بازاریابی یا مدیریت ضعیف دلیل اصلی شکست بسیاری از استارت آپ ها است. اگر شرکت شما نتواند به درستی بازاریابی را مدیریت کند، هیچ گروهی از وجود محصولات شما مطلع نخواهند شد، بنابراین خریداری هم پیدا نمی شود. پس تلاش کنید محصولات خود را رسانه های اجتماعی و مطبوعات مطرح کنید، اما اطمینان حاصل کنید که رسانه هایی که برای بازاریابی انتخاب می کنید مورد بازدید مشتریان هدف شما باشد. شرکت دیجیتال مارکتینگ ایکاد یکی از فعالان در زمینه برندسازی و تبلیغات و بازاریابی است که می تواند به استارت آپ ها کمک کند تا خود را در سطح جامعه معرفی نمایند.
بی خبری از نیاز مشتریان!
همیشه تلاش کنید یک پل ارتباطی با مخاطبان خود داشته باشید تا مطابق با خواسته های مشتریان بتوانید تغییراتی در محصولات ایجاد کرده، تا مشتریان را به خرید نسخه های بعدی محصولات و خدمات خود ترغیب نمایید.
ناتوانی در برابر رقیبان!
حدود 20% از استارت آپ ها به دلیل عدم شناخت کافی از رقیبان خود و ناتوانی رقابت با آن ها شکست می خورند. گاهی استارت آپ ها فکر می کنند که محصولات و خدمات آن ها منحصر به فرد بوده و رقیبی ندارند. اما به یاد داشته باشید که امروزه کمتر محصولی پیدا می کنید که مشابه آن در بازار وجود نداشته باشد. پس تلاش کنید بجای نادیده گرفتن رقبا محصولات و خدماتی را عرضه کنید که بسیار با کیفیت تر از محصولات رقیب است.
نکته قابل تامل در موضوع رقبا این است که هرگز تصور نکنید که رقبای شما استارت آپ ها هستند، بلکه یک شرکت بزرگ و پر آوازه نیز می تواند رقیب شما باشد.
بی تجربه بودن در قیمت گذاری محصول!
مطابق با آمار 18% از استارت آپ ها به دلیل عدم آگاهی از روش های صحیح قیمت گذاری با شکست روبرو می شوند. شرکت با تصور این که تغییر قیمت ها در بازار خطی است به نوسانات قیمتی بازار توجهی نمی کنند. بهترین روش برای قیمت گذاری این است که محصول را با قیمتی اولیه و متناسب با هزینه های بازار عرضه کنید، سپس منتظر واکنش های بازار بمانید. برخی افراد با استقبال خریداران از محصولات قیمت را افزایش می دهند و یا برعکس برای افزایش مشتری قیمت را پایین می آورند که این کارها امری کاملا نادرست هستند.
برای قیمت گذاری صحیح تلاش کنید ابتدا مشتریان را بشناسید و با توجه به قیمت و خدمات رقیبان، قیمت مناسب را تعیین کنید.
عدم تولید محصولات با کیفیت!
گاهی اوقات ایده های شکل گیری استارت آپ بسیار ناب هستند، اما محصول تولید شده به قدری بی کیفیت است که به شکست منجر می شود. بهتر است قبل از عرضه کردن محصول در بازار ابتدا بنیان گذاران از کیفیت آن مطمئن بشوند تا خدشه ای به نام برند وارد نشود.
تغییر ندادن مسیر!
عدم تغییر مسیر در مواقع اضطراری و تاکید به اجرای یک ایده علاوه بر اینکه پول و زمان شما را هدر می دهد بلکه باعث، عدم پیشرفت و ناامیدی اعضای تیم نیز می شود. اگر در نقطه ای احساس کردید، مسیری که پیش گرفته اید اشتباه است بدون لجبازی و تکبر مسیر خود را به سرعت عوض کنید، شاید همین تغییر مسیر باعث بروز فرصت های بهتری بشود.
تسلیم شدن!
اکثر بنیان گذاران و کارآفرینان نمی توانند میان کار و زندگی خود توازن و تعادل برقرار کنند، به همین دلیل خیلی زود خسته شده و در میانه راه زودتر تسلیم می شوند. پس در زمان نیاز حتما استراحت کنید و سپس فعالیت خود را با انرژی بیشتری آغاز نمایید. همچنین برای جلوگیری از بروز خستگی می توانید مسئولیت ها را با اعضای تیم به درستی تقسیم کنید تا همه مسئولیت ها فقط به دوش شما نباشد.
نرخ شکست استارت آپ ها:
درک و فهمیدن نرخ شکست استارت آپ ها در عصر امروز، گام مهمی برای دانستن این امر است که میزان شکست استارت آپ در هر صنعتی متفاوت است. درک سختی صنعتی که شما می خواهید به عنوان بنیان گذار پا به عرصه آن بگذارید، شما را قادر می سازد تا با نگاهی باز شرایط را قبول کرده و تیم و گروهی قوی بسازید.
در این قسمت ما میخواهیم نرخ شکست استارت آپ ها را در همه صنایع، بیان کنیم، تا شما بتوانید با دیدی باز بهترین عملکرد را بروز بدهید. اطلاعات، ساخت و ساز و تولید از صنایعی هستند که نرخ شکست بالای 50% را از خود تا کنون نشان داده اند. پس شما به عنوان بنیان گذار لازم است برای حضور در این صنایع یک برنامه و طرح جامع و مدونی داشته باشید تا از شکست خود در میانه راه ممانعت به عمل آورید.
معدن، خدمات، کشاورزی، آموزش و سلامت و بیمه مشاور املاک هر کدام در جایگاه های بعدی صنایع پر ریسک هستند که احتمال حضور در آن ها با میزان شکست بالایی همراه می باشد. به طور کلی استارت آپ با هدف ارتقا و بهبود سطح زندگی مردم و تسهیل کردن دسترسی مردم به نیازهایشان شکل گرفته و بوجود آمده اند و اگر راهی غیر از این در پیش بگیرند قطعا با شکست مواجه خواهند شد.
جمع بندی
اهمیت استارت آپ ها در رشد اقتصادی کشور باعث شده گرایش به گسترش فرصت ها افزایش پیدا کند. با وجود اقدامات و تلاش هایی که در سال های اخیر برای حمایت از این نوع کسب و کارها شده است باز هم با مشکلاتی رو برو هستند که آن ها را با شکست مواجه می کند. در این مقاله تلاش ما براین بوده که نشان دهیم دلایل اصلی شکت استارت آپ ها چیست و از مهم ترین مشکلات کارآفرینان که منجر به شکست استارت آپ آن ها می شود و عدم تامین مالی و جذب سرمایه گذاران پرده برداریم. تمرکز بر نظام سرمایه منابع انسانی از جمله آموزش نیروی انسانی با مهارت، بهبود زیرساخت ها، نظام های تامین مالی از جمله عوامل محیطی هستند که دولت می تواند با تدوین سیاست گذاری صحیح این مشکلات را به حداقل برساند.
برای رویارویی با مشکلات داخلی نیز خود شرکت ها باید برای بازاریابی و تبلیغات صحیح برند با مشاوران و شرکت های زبده مشورت کرده تا بتوانند خود را در جامعه معرفی نمایند. استارت آپ ها می توانند با سپردن تبلیغات و بازاریابی محصولات و خدمات خود به شرکت دیجیتال مارکتینگ ایکاد، اطمینان حاصل کنند که بهترین راه معرفی را انتخاب کرده اند. شرکت دیجیتال مارکتینگ ایکاد با برندسازی از شکست استارت آپ شما جلوگیری به عمل آورده و آن را به بهترین نحو به جامعه هدف شما معرفی می کند.